نواب حضرتی

🌺نقد ادیان و مذاهب غیر شیعی - بیان زیبایی‌هایی از قرآن و اسلام 🌺

🌺نقد ادیان و مذاهب غیر شیعی - بیان زیبایی‌هایی از قرآن و اسلام 🌺

نواب حضرتی

#اهداف:
1-اثبات حقانیت مذهب شیعه با استفاده از قرآن، حدیث، معجزات و کرامات بزرگان🌺
2- بیان زیبایی‌هایی از دین مبین اسلام.✅
3- ذکر دلایل بطلان سایر ادیان و مذاهب❌
4- بیان نکات اعتقادی❇️

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دلیل عقلی» ثبت شده است

اثبات عقلی ولایت فقیه

 

برای اثبات عقلی ولایت فقیه گذشته از روایات اهل بیت علیهم السلام و سیره آن بزرگواران،  دلایل عقلی هم وجود دارد.

 

ابتدا چند مورد از روایات را عرض می کنم.

از امام صادق(ع) در مورد دو نفر از شیعیان سؤال شد که اگر در مورد بدهی یا ارث با هم نزاع کنند و برای قضاوت نزد سلطان و قاضیان بروند. آیا چنین کاری جایز است؟

فرمود: هر که داورى نزد اینان برد ـ چه در راه حق و چه در باطل ـ در واقع داوری نزد طاغوت (حاکم ستمگر) برده است و آنچه مى گیرد حرام است هر چند حق مسلم او باشد؛ زیرا با حکم طاغوت گرفته است حال آن که خداوند دستور داده است به طاغوت کفر ورزیده شود.

پرسید: چه کنند؟

امام فرمود: سراغ کسی از خودتان (از شیعیان) بروید که :

* حدیث ما را روایت می کند و به حلال و حرام ما می نگرد و احکام ما را تشخیص می دهد.

 

فَإِنَّمَا اسْتَخَفَّ بِحُکمِ اللَّه و عَلَینَا رَدَّ و الرَّادُّ عَلَینَا الرَّادُّ عَلَی اللَّه و هُوَ عَلَی حَدِّ الشِّرْک بِاللَّه؛

 پس در این صورت باید به حکم او تن دهند زیرا من او را بر شما حاکم قرار دادم.

هرگاه بر اساس حکم ما داورى کند اما از او نپذیرفتند، در حقیقت حکم خدا را خوار شمرده اند و سخن ما را رد کرده اند و هر که ما را رد کند خدا را رد کرده و این عمل در حدّ شرک به خداست.

(وسایل الشیعه، ج 18، ص 98)

 

مقصود امام صاداق ع در این روایت تنها قضائت کردن در میان مردم نیست، بلکه حکم کلی در میان مسلمین را فرموده که مجتهد جامع الشرایط، به عنوان نایب امام، و حکم و سخن او، دستور امام و خداوند محسوب میشود، و بی توجهی به فرمان او، در حد شرک به خداوند شمرده شده است.

 

اما یک دلیل عقلی:

هر اجتماعی لزوماً باید یک رهبر و یک هادی جهت اجرای احکام الهی و هدایت بشر به سمت دستورات دین داشته باشند.  همچنین هر اجتماعی نیازمند یک رهبر دارد حتی اگر یک گروه دو نفره باشند حتماً باید یکی از آنها به عنوان رهبر باشد.  اجتماع کوچک که با آن خانواده گفته می شود یکی از اعضای خانواده به عنوان بزرگتر و رهبر خانواده باید با این شود. با توجه به این نکات چند مقدمه و بیان می کنیم:

 

1- اصل ولایت،  ولایت خداوند بر تمام مخلوقات است.

2-  خداوند  این ولایت را به  پیامبران خود واگذار کرده است.  

3-  بعد از پیامبر اکرم ص  ولایت اهل بیت ع  واگذار شد.

4-  اما در زمان غیبت امامان،  آیا این نکته مهم دستور الهی و این ضرورت اجتماعی باید کنار گذاشته شود؟؟

 

در زمان غیبت امام،  طبق دستور ائمه،  باید شخصیت خواب شود  که کمترین فاصله را با اهل بیت داشته باشد.

مشخصات این فرد را خود اهل  بیان کردند  در جامعه امروز هم فقها دارای آن مشخصات هستند. و یکی از آنها باید این مسئولیت را به عهده بگیرد.

 

کتابها و مقالات زیادی در این مورد نوشته شده است که برای اهل علم، انسان حق جو، بهانه ای باقی نمانده است.

مثلا:

  1. کتابهای آیت الله مصباح یزدی حکومت اسلامی امام خمینی ولایت فقیه آقای منتظری.
  2. مجموعه 5 جلدی / مبانی، پیشینه و ادله‌ اثبات مباحث به هم پیوسته‌ «ولایت الهیه»، «حکومت اسلامی» و «ولایت فقیه» در اقوال فقهای شیعه با تکیه‌ بیشتر بر اقوال مراجع عظام و علمای اعلام معاصر.  /نویسنده محمدرضا طاهری/
  3. ولایت فقیه3 (ادله اثبات ولایت فقیه و وظایف و اختیارات ولی فقیه) نویسنده: محمود زارعی
  4. اثبات ولایت فقیه از منظر (قرآن، روایات، عقل)/ مؤلف: فاطمه تمیمی/

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ دی ۰۱ ، ۱۹:۲۰
نواب حضرتی

برهان امکان

 

 

برهان امکان و وجوب

 

برهان امکان و وجوب، از ابتکارات و افتخارات فلسفه اسلامی[1] و از استوارترین براهین عقلی شمرده شده است.[2] برخی مبدع این برهان را ابن سینا  و بعضی فارابی دانسته‌اند.

 

ابن سینا این برهان را به صورت مختصر این‌گونه بیان کرده است:

1-شکی نیست که موجودی هست.

2- موجود یا واجب الوجود است یا ممکن الوجود.

3- اگر واجب باشد مطلوب ثابت است.

4- و اگر ممکن باشد، باید در نهایت به واجب الوجود منتهی شود.[3]

 

 

خواجه نصیرالدین طوسی با توضیحات خود آن را چنین تقریر کرده است:

1-هر موجودی که فرض شود، یا ممکن الوجود است یا واجب الوجود.

2-وجود هر ممکن الوجودی از غیرش است؛ زیرا ممکن الوجود برای وجود یافتن، نیازمند علتی غیر از خودش است.

3-آن علت یا واجب الوجود است یا ممکن الوجود. اگر آن علت، واجب الوجود باشد، مطلوب (اثبات واجب الوجود) ثابت است؛ اگر ممکن الوجود باشد، برای موجود شدن نیازمند به علتی غیر از خود است. درباره علت دوم نیز دو گزینه واجب الوجود و ممکن الوجود بودن تکرار می‌شود.

4-بنابراین سلسله ممکن الوجودها باید به واجب الوجود منتهی شود یا به دور یا تسلسل منتهی می‌شود.

5-دور و تسلسل هر دو محالند.

6-بنابراین سلسله ممکن الوجودها باید به واجب الوجود منتهی شود.[4]

 

_______________________________________

  1. طوسی، شرح الاشارات و التنبیهات، ۱۳۷۵ش، ج۳، ص۶۶و ۶۷؛ سبحانی، مدخل مسائل جدید در علم کلام،‌ ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۳۱.
  2.  مطهری، توحید، انتشارات صدرا، ص۱۸۱؛ جوادی آملی، تبیین براهین اثبات خدا، ۱۳۸۸ش، ص۱۵۸؛ سبحانی، مدخل مسائل جدید در علم کلام،‌ ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۳۱.
  3. ابن سینا، مبدأ و معاد، ۱۳۶۳ش، ص ۲۲؛ ابن سینا، النجاة، دانشگاه تهران، ص۵۶۶ و ۵۶۷.
  4. طوسی، شرح الاشارات و التنبیهات، ۱۳۷۵ش، ج۳، ص۱۸-۲۰.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۰۱ ، ۱۹:۰۰
نواب حضرتی