قرآن کریم:
فَالْیَوْمَ نُنَجِّیکَ بِبَدَنِکَ لِتَکُونَ لِمَنْ خَلْفَکَ ءَایَةً وَ إِنَّ کَثِیرًا مِّنَ النَّاسِ عَنْ ءَایَاتِنَا لَغَافِلُونَ(یونس92)
ولى امروز، بدنت را (از آب) نجات مىدهیم، تا عبرتى براى آیندگان باشى! و بسیارى از مردم، از آیات ما غافلند.
کتاب نامقدس یهودیت و مسیحیت:
تورات سفر خروج فصل 15:
سرود رهایی
« آنگاه موسی و بنیاسرائیل این سرود را برای خداوند سراییده، گفتند که: «یهوه را سرود میخوانم زیرا که با جلال مظفر شده است. اسب و سوارش را به دریا انداخت.خداوند قوت و تسبیح من است. و او نجات من گردیده است. این خدای من است، پس او را تمجید میکنم. خدای پدر من است، پس او را متعال میخوانم.خداوند مرد جنگی است. نام او یهوه است.ارابهها و لشکر فرعون را به دریا انداخت. مبارزان برگزیدۀ او در دریای قلزم غرق شدند.لُجّهها ایشان را پوشانید. مثل سنگ به ژرفیها فرو رفتند. دست راست تو ای خداوند، به قوت جلیل گردیده. دست راست تو ای خداوند، دشمن را خرد شکسته است،و به کثرت جلال خود خصمان را منهدم ساختهای. غضب خود را فرستاده، ایشان را چون خاشاک سوزانیدهای،و به نَفْخِۀ بینی تو آبها فراهم گردید. و موجها مثل توده بایستاد و لجهها در میان دریا منجمد گردید....
تلقیح نباتات به وسیله باد
وَ أَرْسَلْنَا الرِّیاحَ لَواقِحَ. [1] «بادها را براى تلقیح (گیاهان و درختان) فرستادیم».
از رموز شگفت انگیزى که وحى الهى از آن پرده برداشته، نیازمندى برخى از درختان و گیاهان به تلقیح از طریق باد است.
مفسران پیشین، لفظ «لقاح» را که در آیه وارد شده است به معنى حمل (برداشتن) گرفته اند و مى گفتند منظور از آیه این است که: بادها را حمل کننده ابر و یا باران، آفریدیم.
ولى گذشته از این که تذکر این مطلب (بادها را حمل کننده ابر و باران آفریدیم) چندان در خور اهمیت نیست، با خود واقع نیز چندان وفق نمى دهد. زیرا هرگز بادها حمل کننده ابر نبوده بلکه باد ابر را با وزش تند خود از نقطه اى به نقطه دیگر مى فرستد.
نظر دقیق و صحیح در تفسیر آیه همان است که دانشمندان گیاه شناس، به کشف آن موفق شده اند و آن نیازمندى درخت و گیاه به تلقیح است که بیشتر به وسیله بادها صورت مى پذیرد چنان که در درختهاى زردآلو، صنوبر، انار، پرتقال و در پنبه و حبوبات تلقیح وسیله باد انجام مى گیرد .
قرآن قانون ازدواج را مخصوص جانداران ندانسته بلکه معتقد است که این سنت تکوینى (آمیزش نر و ماده) در کلیه گیاهان وجود دارد چنان که مى فرماید:
«از همه میوه ها جفت آفرید».[2] و «منزه است خدایى که همه جفتها از گیاهان و انسان و از آنچه نمى دانند آفرید».[3]
[1]. حجر/22 [2] رعد: 3. [3 ] یس: 36.
[مرزهاى اعجاز، ص: 128 ترجمه البیان آیت الله خویی]
قرآن داراى دو نزول بوده است.
1- انزال : نزول دفعى که در یک شب (شب قدر) تمام آن بر قلب پاک پیغمبر اکرم ص نازل گردید. (إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ).
2- تنزیل : نزول تدریجى که در طول بیست و سه سال دوران نبوت انجام گرفت .
الإسراء : 106 وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلى مُکْثٍ وَ نَزَّلْناهُ تَنْزیلاً
و قرآنى که آیاتش را از هم جدا کردیم، تا آن را با درنگ بر مردم بخوانى و آن را بتدریج نازل کردیم.
مطلب دوم:
(لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ).
هزار ماه بیش از هشتاد سال است، شب قدر، شب با عظمتى است که به اندازه یک عمر طولانى پر برکت ارزش دارد.
در بعضى از تفاسیر آمده است که پیغمبر اکرم ص فرمود:" یکى از بنى اسرائیل لباس جنگ در تن کرده بود و هزار ماه از تن بیرون نیاورد و پیوسته مشغول (یا آماده) جهاد فى سبیل اللَّه بود، اصحاب و یاران تعجب کردند و آرزو داشتند چنان فضیلت و افتخارى براى آنها نیز میسر مى شد، آیه فوق نازل گشت و بیان کرد که" شب قدر از هزار ماه برتر است"
[تفسیر نمونه، ج27، ص: 185]
علم اسماء ی که حضرت آدم میدانست و به ملائکه آموخت ، چه علمی بود؟
البقرة : 31 وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها ... سپس علم اسماء را همگى به آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: «اگر راست مى گویید، اسامى اینها را به من خبر دهید!»
- منظور تعلیم کلمات و نامهاى بدون معنا به آدم نبوده، چرا که این افتخارى محسوب نمی شده است، بلکه منظور دادن آگاهى از علوم مربوط به جهان آفرینش و اسرار و خواص مختلف موجودات عالم هستى، است
- خداوند این علم را به آدم تعلیم کرد تا بتواند از مواهب مادى و معنوى این جهان در مسیر تکامل خویش بهره گیرد.
- همچنین استعداد نامگذارى اشیاء را به او ارزانى داشت تا بتواند اشیاء را نامگذارى کند و در مورد احتیاج با ذکر نام آنها را بخواند تا لازم نباشد عین آن چیز را نشان دهد، و این خود نعمتى است بزرگ.
- بشر امروز هر چه دارد به وسیله کتاب و نوشتن است و همه ذخائر علمى گذشتگان در نوشته هاى او جمع است، و این خود بخاطر نامگذارى اشیاء و خواص آنها است، و گر نه هیچگاه ممکن نبود علوم گذشتگان به آیندگان منتقل شود.
-
(بر گرفته از تفسیر نمونه، ذیل آیه)
در آیه 9 سوره سباء آمده ست که : إِن نَّشَأْ نخَْسِفْ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ نُسْقِطْ عَلَیهِْمْ کِسَفًا مِّنَ السَّمَاء(سبا 9 ) اگر ما بخواهیم ... قطعه ای از آسمان را بر مشرکین فرومى ریزیم.
این آیه با علم امروزه ناسازگار است. چون آسمان چیزی نیست که قطعه ای از آن را بتوان جدا کرد، بلکه ترکیبی از گازهاست.
پاسخ:
- السماء در تمام قرآن به معنای آسمان نیست، بلکه معانی متفاوتی دارد.
- در این آیه هم مقصود خداوند این نیست که همین آسمان را بر سر مشرکین بیاندازد، بلکه مقصود این است که سنگهای آسمانی را فرو بریزد. همانطور که بسیاری از تفاسیر و ترجمه ها هم به این نکته اشاره دارند.
(تفسیر نمونه و ترجمه های مکارم و قمشه ای)